زمین شهرهای کشورم لرزید
دوباره سقف خانه،بر سرم رقصید
فرو آمد در و دیوار و قاب و پنجره، ساعت
صدای جیغ و فریاد در درون خانه ها پیچید
خیابان پر شده از خاک و خون امشب
ولی جغد سیاه
زلزله در آسمان چرخید
پدر،خواهر،برادر،کودکم اینجاست
دوباره اشک غم بر گونه ام لغزید
دلم خواهد که باشند زنده و سالم
به درگاه تو دارم اای خدا امید
صدا کردم پدر،خواهر،برادر،عشق من مادر
ولی آنجا کسی حتی صدای زجر من نشنید
من اینجا بی کس و تنها درون شهر خود هستم
خدایا می شود یک لحظه با این سرنوشت جنگید
منم ای هموطن،همخونه تو جانم
که ویرانی شده بر این سرم جاوید
درون درد و رنج و غم،فقط دست تو بود امشب
که عشق و مهر و همدردیت، به روی این سرم باریدبرچسبها: زلزله, جیغ, جغد, زجر عشق2...
ما را در سایت عشق2 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : golehyakh1 بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 3:45