عشق2

ساخت وبلاگ
خداحافظ تو ای معشوقه من تویی ماه درون خونه من تو روحی در تنم ای بهتر از جان که بستی با دلم صد عهد و پیمان امیدم بوده ای در این شب تار رها گشتم ز غصه بهترین یار همان شعری درون دفتر من گل قلب منی تاج سر من چراغی بوده ای در خانه دل گل زیبای عشقم توی منزل شبی ما اتفاقی توی یک راه شدیم همدل،دوتا عاشق دو همراه ولی صبح سحر دیدم فرو ریخت در و دیوار عشق با هم درآمیخت نه کاخی مانده است از عشق و امید که باران فراق بر ما ببارید تو رفتی جان من اما دل من تو را خواهد امید منزل من به کوی دوست اگر پیمانه بستم بدان تا پای جان جانانه هستم نگه دارم ز یار،یادش گرامی کنم یادی از او با نیک نامی دوباره من شدم تنها در این شب که تا صبح سحر،سوزم در این تب همیشه سهم من تنهایی است یار خداحافظ رفیق خوب و همکار برچسب‌ها: خداحافظ, روح, امید, رها, تاجسر+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۳۹۶ساعت 6:0  توسط مارال  |  عشق2...
ما را در سایت عشق2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golehyakh1 بازدید : 179 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 23:21

زمین شهرهای کشورم لرزید دوباره سقف خانه،بر سرم رقصید فرو آمد در و دیوار و قاب و پنجره، ساعت صدای جیغ و فریاد در درون خانه ها پیچید خیابان پر شده از خاک و خون امشب ولی جغد سیاه زلزله در آسمان چرخید پدر،خواهر،برادر،کودکم اینجاست دوباره اشک غم بر گونه ام لغزید دلم خواهد که باشند زنده و سالم به درگاه تو دارم اای خدا امید صدا کردم پدر،خواهر،برادر،عشق من مادر ولی آنجا کسی حتی صدای زجر من نشنید من اینجا بی کس و تنها درون شهر خود هستم خدایا می شود یک لحظه با این سرنوشت جنگید منم ای هموطن،همخونه تو جانم که ویرانی شده بر این سرم جاوید درون درد و رنج و غم،فقط دست تو بود امشب که عشق و مهر و همدردیت، به روی این سرم باریدبرچسب‌ها: زلزله, جیغ, جغد, زجر عشق2...
ما را در سایت عشق2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golehyakh1 بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 3:45

ببار باران به سقف خانه من تو هم شعری بر این کاشانه من هوا تاریک و دلگیرم از این شهر پر است از غم دل دیوانه من گذشته چند صباحی یار دیرین نیامد بر در میخانه من ببیند حال این دیوانه مست که میگوید بیا پروانه من صنم باشی درون این دل من  تویی معشوق،تویی بتخانه من نباشی آسمان هم گریه سر داد بر این شهر و دل دیوانه من تمام هستی ام باشی ولیکن چه کردی با دلم، بیگانه من درون گریه های این شب تار وصال تو شده افسانه من بیا باران در این تاریکی شب بگرییم بر غم مردانه منبرچسب‌ها: باران, صنم, شهر, آسمان, افسانه عشق2...
ما را در سایت عشق2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golehyakh1 بازدید : 179 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 3:45